بارداری بعدازضایعه نخاعی: داستان واقعی از زندگی دو زن نخاعی
 

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 



داشتن فرزند برای هر زنی ازدوران کودکی یک رویا محسوب می شود. غریزه های مادری معمولا" قوی هستند و اشتیاق برای داشتن فرزند،اغلب از اولویتهای مهم زندگی است.

احتمال داردشما به عنوان یک زن مبتلا به آسیب نخاعی علاقه به داشتن فرزند داشته باشید. اما ممکن است فکرکنیدکه نمی توانید صاحب فرزند شوید  یا اینکه بدن شما توانائی بارداری راندارد. امکان دارداحساس کنید که به خاطر محدودیتهای جسمی بعدازآسیب، دیگرنمی توانیدوظایف یک مادررا انجام دهید.ولی واقعیت درست عکس این است. بسیاری اززنان نخاعی دارای فرزند هستند. آنان توانائی داشتن فرزند را بطورکامل دارند و ازنظر بدنی می توانند امکان بارداری و مادرشدن را داشته باشند.

آنجلین (Angeline)



وقتی که آنجلین درسال 1968 تصمیم به داشتن فرزندگرفت، هیچ کسی نمی دانست چه چیزی درانتظاراوست. درآن زمان اطلاعات درمورد ضایعات نخاعی بسیارناچیز بودو حتی درموردمسائل بارداری بعدازآسیب نخاعی خیلی کمتر.اما این موضوع باعث توقف آنجلین نشد. او همیشه برای رسیدن به اهداف خود راه حل هايی را پیدامی کرد.آنجلین درخاطرات خود چنین به یادمی آورد:"من در گذشته خیلی بی توجه بودم و درمورد کارهائی که قادربه کنترل آنها نبودم، نگرانی زیادی نداشتم. روزها یم را سپری می کردم و هرکاری که دوست داشتم انجام می دادم.خانواده  هم مشوق من بودند وبا این فلسفه که زندگی می گذرد،گذران می کردیم و فکرمی کردیم هر آنچه که لازم باشد بعدا" آنجام خواهیم داد".

بعداز اینکه آنجلین ازدانشکده فارغ التحصیل شد، تصمیم گرفت با شخصی به نام دان (Don) ازدواج کند .کسی که حالا 35 سال است که شوهر او است. اومی گوید: " ما درباره ناتوانی من یا در مورد داشتن فرزند صحبتی با هم نداشتیم. فقط می دانستیم که به هم علاقه داریم ومی خواهیم با هم ازدواج کنیم.".زمانی که آنجلین باردارشد، او به خوبی با ناتوانی خود در زندگی تطبیق پیدا کرده بود.اعتمادبه نفس او تاحدی بود که درمورد مادرشدن به خودش اطمینان داشت. او توضیح می دهدکه " وقتی نمی دانستم که چه اتفاقی خواهدافتاد، در مورد آینده و داشتن فرزند ، هیچ نگرانی احساس نمی کردم. به اندازه کافی استقلال داشتم ومی دانستم که قادرخواهم بود با چالشهائی که فراروی من قرار دارند،مبارزه کنم ".


به مرور چالش ها فرارسیدند. یکی ازمشکلاتی که آنجلین درطول دروره حاملگی باآن مواجه شد ،کاهش میزان حرکت اوبه دلیل افزایش وزن بود. این موضوع باعث شد که جابجائی او سخت ترانجام شود. مشکلات دیگری در کنترل فعالیتهای زندگی روزمره وجودداشتند./ برای مثال پوشیدن لباس و اجرای کامل اجابت مزاج برای او خیلی سخت ترشده بود. او با گذاشتن وقت اضافی برای هرکاری ،به آرامی و محتاطانه مشکلات خودراحل می کرد. ازسوی دیگر،او درتشخیص زایمان درست و زایمان غلط دچارمشکل بود. درچندهفته آخرحاملگی نیزنیازداشت یک نظارت خیلی دقیق داشته باشد.

با وجودچالش های دوران بارداری ، زایمان و وضع حمل او به آسانی انجام گردید.آنجلین و دان ، تولد مری کلی (Mery Kelly)، اولین دخترخودرا جشن گرفتند.سه سال بعد آنجلین دومین دخترخودرا به دنیا آورد.اوآلکساندرا نام داشت وبدون هیچ مشکلی متولدشد.

آنجلین و دان به عنوان یک پدرومادر راههائی را برای تسهیل وظایف خود تعیین نمودند.دان ، میزی ساخت که آنجلین می توانست ویلچرخودرا تا حدی زیرآن برده و بتواند کهنه های بچه را عوض کند. بعدها او اصلاحات بیشتری روی میز انجام داد وبابرش قسمت بالایی آن محلی را برای قراردادن وان بچه ایجاد نمود.درموقع خرید وانجام فعالیتهای دیگر، آنجلین به این فکرافتاد که یک سیستم کمربند برای نگهداشتن وحفظ ایمنی بچه ها درآغوش خوددرست کند.این سیستم به او کمک می کردتا سر خوردن بچه جلو گیری کند.

درحال حاضر، آنجلین سه نوه دارد و به زندگی مستقل و مفیدخودادامه می دهد.توصیه اوبه زنان نخاعی که می خواهندصاحب اولادشوند، این است که: " اجازه ندهیدکه نگرانی ها بر شما غلبه پیداکنند و نگذارید که فرصتها برای بدست آوردن چیزی که واقعا"به دنبال هستید،ازبین برود. امکان دارد هرچیزی که می خواهیدمطابق انتظار شما نباشد،ولی حداقل تلاش خودرابکنید و می توانید درجستجوی راههائی باشیدکه به اهداف خودبرسید".

ملیزا (Melissa)

برای ملیزا هم که درسن 17 سالگی دراثر تصادف خودرو ازناحیه T5 دچار آسیب نخاعی شده بود، دوران بارداری، زمانی بود که نیازبه یکسری هماهنگیها داشت. ملیزا وقتی به خاطرات گذشته ودوران بارداری خود فکر می کندمی گوید:"وزن من بیش ازحد زیاد شده بود وبه همین علت جابجائی من خیلی سخت تر انجام می شد و ازافتادن خیلی می ترسیدم ".
شوهراو یعنی بو (Bo) رمپی ساخت وآن را درکنارسکو ی تخت ملیزا وهم سطح با آن قرارداد.این موضوع باعث شدکه ویلچرملیزا تا سطحی معادل تخت او بالا بیاید ،درنتیجه جابجائی او با مشکل کمتری انجام گیرد. بو تخت او را تنظیم و تثبیت کرد تا جابجائی او به روی تخت آسانترشود.

ازطرفی ملیزا مجبوربود برنامه دفع ادرار خودرا در مدت بارداری تغییردهد.با اجرای برنامه سونداژ متناوب او بطورمکرر دچار ناراحتی می شد. تغییر سونداژ او واستفاده ازسوندهای دائمی برای بقیه مدت دوران حاملگی باعث شدکه مشکل او برطرف شود.

ولی چیزهائی وجودداشت که درزمان وضع حمل مشکلاتی را ایجاد می کرد. بعدازتجربه یک زایمان غلط ، وضع حمل درست ملیزا نزدیک به 7 هفته قبل از تاریخ مقتضی او دیرتر آغازشد. او یک فشاردرشکم خوداحساس کرد و با اورژانس تماس گرفت. متاسفانه اعضای تیم پزشکی با مسائل افراد نخاعی آشنائی نداشتند.آنان نمی دانستند ملیزا اتونومیک دیس رفلکسی(AD) را تجربه کرده و نیازبه توجهات پزشکی اورژانس دارد.AD وضعیت تهدیدکننده ای است که می توانددرافرادنخاعی با سطح ضایعه بالاتراز سطح T6 بروزپیدا کند.ملیزا به خاطرمی آوردومی گوید:" من واقعا" ترسیده بودم !. موقعی که آنها فشارخون مرا گرفتند،فکر کنم که خیلی بالابود، ولی آنها گفتندکه غیرعادی نیست".

خوشبختانه ملیزا درست به موقع به بیمارستان رسید.او ساعت 12:52 ظهر به بیمارستان آورده شد ودخترش ،کارلی ، درساعت 1:05 به دنیا آمد. ملیزا یک زایمان طبیعی داشت واثرات AD خیلی زود کاهش پیداکرد. به دلیل تولد پیش از موعد ،کارلی بایدتا 12 روز دربیمارستان می ماندتا مشکلات ریوی او برطرف شود.حالا او 2 سال سن دارد وخیلی زیباشده است.کودک نوپائی است که نشانی از تولدهیجان انگیزاو دیده می شود.

علیرغم زایمان خطرناک وناراحتی هائی که دردوران بارداری درشیوه زندگی ملیزا ایجادشد، اوهم اکنون احساس خوشبختی می کند.او می گوید:" من کارلی را فرشته کوچولو می نامم.چندسال پیش آبسه هائی در شکم من ایجادشدکه باعث زخم تخمدانها ولوله های فالوپ من گردید.به من گفته شده بودکه احتمال حاملگی من خیلی خیلی کم است . ولی من بادارشدم و آن باورکردنی نبود".

 

نتیجه گیری


داشتن فرزندرویائی است که می تواندبه تحقق بپیوندد.ولی نیاز به همت و التزام دارد.زنان مبتلابه آسیبهای نخاعی بایدبدانندکه ممکن است نیاز باشد دردوران بارداری ،شیوه مراقبتهای فردی مانند برنامه های دفع ادرار و اجابت مزاج خودرا تغییردهند. امکان دارد لازم باشدکه اصلاحاتی درمنزل خود انجام دهید تا بتوانید کنترل بهتری برای انجام کارهای خود داشته باشید. همچنین ممکن است ضرورت داشته باشدوسیله نقلیه ای خودراطوری تغییر دهید که دسترسی به صندلی عقب وقراردادن فرزندخود وخروج ازخودرو برای شما راحت تر باشد.

پیش بینی تدارکات و داشتن برنامه ریزی های قبلی به شما کمک خواهد کردکه ازبعضی عوارض پیشگیری نمائید.قبل ازبارداری با پزشک خود مشورت کنید تا هرگونه تغییری درمورد داروهای مصرفی شما لازم است انجام گیرد. چرا که مصرف بعضی ازداروها می توانندبرای جنین خطرناک باشند. با متخصصین زایمانی که درهمسایگی شما قراردارند صحبت کنید و پزشکی پیداکنید که درزمینه مسائل آسیبهای نخاعی تجربه داشته باشد. بعد از همه این کارها، گروهی را درنظربگیرید که در دوران بارداری شما دردسترس باشند. اطمینان حاصل کنیدکه پزشک متخصص شما با یکی از متخصصین فیزیوتراپی (پزشکی که درزمینه امورتوانبخشی تخصص دارد) درمورد مقوله هائی مانند AD ، دفع ادرارومدفوع و زخم فشاری مشورت داشته باشد.

فرزندداری یک کار گروهی است . شما می توانید مسئولیتها را با همسرتان تقسیم کنید تا به کنترل موضوع بارداری کمک نمائید. همانطورکه همسران آنجلین وملیزا دراصلاح منزل آنان نقش مهمی داشتند. بعضی از زنان ممکن است درصورت نیازاز دوستان وخويشاوندان خود کمک بگیرند. حتی ممکن است لازم باشد مواقعی رابرای استفاده ازکمک دیگران درنظربگیرید. اکثر افراد ،درصورتی که بدانندچه کاری باید انجام دهند،تمایل به کمک دارند.


به خاطرداشته باشیدکه فرصت ازدواج،تشکیل خانواده و شادکامی برای هرکسی پیش می آید. گاهی اوقات راه دستیابی فرق می کند،ولی این راه قابل دسترس است. با یک نگرش خوب و برنامه ریزی وآمادگی صحیح هیچ چیز غیرممکن نیست.آنجلین وملیزا دومثال اززندگی حقیقی هستند.

 

****



منبع: مقاله "  بارداری بعدازضایعه نخاعی: داستان واقعی از زندگی دو زن نخاعی" مترجم: مهندس عباس كاشي- (ohealth2007@yahoo.com) - انتشار : مركز ضايعات نخاعي جانبازان - مهر ماه 1388 - برگرفته از سایت : http://www.spinalcord.uab.edu نشریه Pushin' On.

 

 

 

 

   

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved