داستان يك فرد مبتلا به آسيب نخاعی

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 


 
مایکل لی (( Michele Lee زنی است 26 ساله که شغلی مناسب  داشته و مالک یک آپارتمان درشهر است وعلاوه براستعداد نقاشی ، روحیه ای استقلال طلب و ماجراجودارد. اواجازه نداد که نشستن روی ویلچراوراازلذت جوانی و برخورداری ازتمام امکانات شهرشیکاگوبی بهره کند.
 
مایکل لی درسال 2003 ،درست  دوروزقبل ازفارغ التحصیل شدنش ازدانشگاه آریزونا ، که  برای سوارکردن والدین خود عازم فرودگاه  بود ، دچاریک سانحه رانندگی شد ودراثرآن مهره C5   اوشکست و به "فلج کامل" مبتلا گردید .پس ازاین حادثه اوهیچ حس یا حرکتی درپاهای خودنداشت وفقط انگشتان ودستهایش فعالیت خیلی مختصری داشتند.
 
چندین سال طول می کشید تا وضعیت لی درموسسه توانبخشی شیکاگو بهبودپیداکند. درهرحال اوازاوضاع بیمارستان Tucson‌ نتیجه ای نگرفت و می گفت :" با رویه ای که درآنجا وجودداشت ، هرگزنمی توانستم دوباره حرکت کنم  و باید به خانه برمی گشتم ".
 
والدین لی تصمیم گرفتند اورا جهت استفاده ازشیوه های درمان طب سنتی مشرق زمین به محل زندگی خودددرکشورچین بفرستند. او سه سال رادرآن کشورسپری کرد و ازطب سوزنی ، ماساژدرمانی ، واکنش شناسی ( reflexology) و سایرروشهای سنتی مورداستفاده در آن جا برای درمان بهره برد.  
 
او می گوید:" با وجوداینکه درچین با عده زیادی ازافرادجالب برخوردداشتم و توانستم صحبت کردن به زبان چینی را بیاموزم ، اما درمانهای انجام شده برای من هیچ نتیجه مطلوبی به دنبال نداشت. به همین دلیل به خانه خود در شیکاگوبرگشتم ودقیقا" درهمان وضعیتی بودم که می خواستم به چین عزیمت کنم .

 توانبخشی با نگاهی دیگر

مایکل به منظوراجرای برنامه های جدید توانبخشی خود به RIC  ( موسسه توانبخشی شیکاگو) برگشت . برنامه های مذکور، برنامه جامعی متشکل ازانجام منظم معاینات پزشکی وتوانبخشی بودند که نیازبه بستری شدن نداشتند و مختص افرادی بود که مبتلا به ضایعه نخاعی بوده و یا می خواستند با داشتن اهدافی خاص به کاربپردازند.
 
درآنجا اوتوسط دکتردیوید چن (David Chen, M.D. ) مدیر پزشکی برنامه توانبخشی آسیب های نخاعی RIC تحت نظرقرارگرفت که گروهی ازپرستاران ، متخصصین فیزیوتراپی وکاردرمانی ضایعات نخاعی نیز اوراهمراهی می کردند. نتایج ارزیابی به وضوح نشان می دادکه اوکارهای خیلی زیادی درپیش روی دارد.لی می گوید:" من نمی دانستم که کارهایم راچطوربایدانجام دهم ". 
 
مایکل به بیمارستان اجازه داده بود تا یک برنامه فشرده توانبخشی سرپائی را برای او تنظیم کنند  و اوهم آمادگی لازم را داشت.  سالی تیلور(Sally Taylor ) مدیربهداشت همگانی واحد آسیبهای نخاعی و  متخصص فیزیوتراپی مایکل می گوید : " مایکل اجازه نمی داد هیچکس نسبت به  اوترحم و دلسوزی کند، اما تعیین کرده بودکه روش هایی رابرای کارپیداکنند که درمحدوده توانائی او باشند".
 
هدف از بهبودی هرشخص مبتلا به آسیب نخاعی این است که استقلال وکیفیت زندگی او با استفاده ازیادگیری مهارتهای لازم برای  ایجاد هماهنگی با وضعیتهای جدید به بالاترین سطح ممکن برسد. تیلورمی گوید: " ما فعالیت می کنیم تا با آنچه که درحال حاضربرای فرد کارآئی دارد و همچنین آموزش راهبردها ی مناسب برای انجام فعالیتهای روزمره ، استقلال فرد را با شیوه ای جدید تا حداکثرامکان بالا ببریم ".
 
لی درمراحل ابتدائی سه ماهه اول اقامتش در RIC ، خیلی ضعیف بود وشرایط اوبه گونه ای بود که حتی نمی توانست روی ویلچرصاف بنشیند و بیهوش می شد. تیلورمی گوید:" ضرورتا" ما مجبوربودیم که از ابتدائی ترین چیزها شروع کنیم ". توانبخشی او از یکسری شیوه های درمانی هماهنگ ، به مدت 5 روزدرهفته و حداقل روزی سه ساعت تشکیل شده بود و اساس کارما را آموزش نحوه جابجائی ها وچرخیدن روی تخت ، رفتن روی تخت و خارج شدن ازآن ونشستن روی ویلچر و بیرون آمدن ازآن وازاین قبیل تشکیل می داد.
 
یادگیری استفاده ازویلچرهای برقی یکی ازمهیج ترین پیشرفتهای لی محسوب می شد. با وجوداینکه او یک ویلچرمعمولی برای جابجائی های اولیه خودداشت ، اما هرگزنمی توانست خودش راهل بدهدو کنترلی روی آن نداشت . به همین دلیل اوبه یک ویلچر برقی بسیارپیشرفته تکیه کرد.
 
RIC دارای بخشی بود که به مسائل نشستن و استقرارروی ویلچر رسیدگی می کرد ومتخصصین مربوطه نحوه نشستن را به لی یاددادند واطمینان پیدا کردند که اوروی صندلی ویلچر کاملا"راحت است.  استقرارصحیح بدن وراحتی ، سلامتی ، داشتن استقلال وکارآمدبودن برای کسانی که روی ویلچرمی نشینند، بسیارحیاتی است. برای اشخاصی مانند خانم لی ، استفاده ازویلچر یک تغییرمهم درزندگی محسوب می شد. تیلورمی گوید: " وقتی که اوفهمید تا چه حد می تواند استفاده ازآن رایادبگیرد ، گوئی دریچه ای به دنیائی کاملا"جدید برای او بازشده بود ".   
 
لی ازاینکه امکان جابجائی و استقلالی جدید برایش فراهم می شد، بسیارهیجان زده  شده بود. او می گفت : " من با توجه به کارهائی که درنتیجه استقلالم  می توانستم انجام دهم خیلی هیجان زده بودم و واقعا" به آینده خودم امیدوارشده بودم  " .  
 
به دنبال پیشرفتهایی که طی سه ماه اقامت لی حاصل شد، متخصصین فیزیوتراپی وکاردرمانی به اوکمک کردند تا قوای بدنی خودرابدست آورد و اوتوانست ازعضلاتی که قادربه کنترل آنها نبود، استفاده نموده وبا تمرکزبرروی حداکثر توانائی خود تا حدی جابجا شود . ازطرفی یادگرفت که خودش لباس بپوشد وغذابخورد. خانواده او نیزآموزش های لازم را برای کمک به اودرمنزل ، همچنین راهنمائی به سوارو پیاده شدن ازخودرو و انجام سایر کارهای ضروری روزمره را فراگرفتند.
 
RIC  بیش از 25 سال است که درزمینه مراقبت از آسیب دیدگان نخاعی و در تمام جوانب کار کرده وبه عنوان اولین مرکز درمانی آسیبهای نخاعی میدوست ( Midwest ) طراحی گردیده است .  RIC  که به  وسیله مرکز تحقیقات ناتوانی و توانبخشی کشوربه عنوان مرکزنمونه سازمان آسیبهای نخاعی نامیده شده ، بزرگترین مرکزآزمایشی تحقیقات توانبخشی است که درزمینه مطالعه ، درمان و پیشرفتهای فنی افرادنخاعی برسایرمراکزتقدم دارد و توانائی های اوهمچنان درحال پیشرفت است.    

کشف یک استعداد

درحالیکه لی درحال فیزیوتراپی وکاردرمانی بود ومهارتهای اصلی را آموزش مجددمی دید، به یک استعداد کاملا" جدید خودپی برد: وآن چیزی نبودجزنقاشی .
 درمان ازطریق تفریح وسرگرمی : ازآنجائی که ضایعات لی به گونه ای بودکه باعث محدودیت دردستهای اومی شد، نقاشی به عنوان راهی ازهنردرمانی به او توصیه گردید تا باعث بهبود میزان گیرائی دستها وافزایش مهارت او درانجام حرکاتهای ریزوظریف شود. بسیاری ازبیماران به این موضوع پی می برند که انجام کارهای هنری دریک محیط آرام وبه دورازفشاروهیاهوی بیمارستان تحت عنوان هنردرمانی ، می تواند یکی ازبهترین روشهای برقراری آرامش و تمرین مهارتهای جدید برای آنها محسوب گردد .

  
لی نقاشی را با استفاده ازرنگهای آکریلیک  برروی پارچه های برزنتی و تقلید از سبکهای مختلف کارهای جورجیا اوکیفی (Georgia O’Keefe ) ، پایت موندریان (Piet Mondrian ) و مارک روت کو(Mark Rothko‌) آغازکرد. با بهترشدن کنترل اوبرروی حرکات ظریف و انعطاف مچ دستش ، او سبک های خود را شروع نمود و متوجه شد که یک علاقه خیلی قوی به نقاشی داردکه برای خود اوهم تعجب آوربود. درهنردرمانی معمولا" جلسات یک ساعته و چندباردرهفته برنامه ریزی می شود. اما لی بواسطه علاقمندی بیش ازحدش ، درخواست نمودکه جلسات او دو ساعته وآن هم هرروز باشد.


 اومی گوید : " بعدازنخاعی شدنم فکرنمی کردم که بتوانم کاری بکنم ، وکمترین احتمال را می دادم که روزی قادر باشم کارهای هنری انجام دهم . وقتی که هنردرمانی راشروع کردم ، نمی توانستم قلم نقاشی را نگه دارم وقادرنبودم حتی یک خط معمولی بکشم . اما با گذشت چندهفته پیشرفت خوبی داشتم و متوجه شدم که دستهایم قوی تر شده اند و قدرت گیرائی انگشتانم بهترشده اند . به مرورتوانائی من برای انجام کاربا قلم افزایش یافت وبه جائی رسیدم که توانستم تلفیقی ازسبک های مختلف را نقاشی کنم ".
 
فوابو ویسنانت (Phoebe Whisnant) متخصص هنردرمانی او چنین می گوید: " درحال حاضر، لی سبکی  کاملا"خاص داردکه تنها متعلق به اوست ، که ازآن به عنوان روتکو- اسکیو (Rothko-esque) یاد می شود و شامل چکیده انبوهی ازرنگها برروی بدنه بزرگی ازکار و دنباله های بزرگ آن است " . همه ساله ، برای کمک به افزایش بودجه برنامه های بخش هنردرمانی، نمایشگاهی ازهنرهای افراد آسیب دیده  ، به میزبانی انجمن RIC تحت عنوان آرت فیوچرا (ArtFutura ) برگزارمی شود. سه سال پیش کارهای لی دربخش نقاشی های نمایشگاه مذکوردرمعرض دید عموم قرارگرفت . بنا به اظهارویسنانت  ، مردم به دنبال مایکل می گشتند وازاوخواهش می کردند که نقاشی هایش رابه آنان بفروشد ". درواقع اززمانی که اونقاشی هایش را درمعرض نمایش قرارداد ، تابه حال همه ساله به عنوان یک هنرمند شاخص مطرح بوده است .


باوجود موفقیتهایی که لی به عنوان یک هنرمند مطرح داشت ، اما بازهم دوست داشت که یک شغل رسمی و یک کارواقعی داشته باشد.  متخصصین RIC که درزمینه توانبخشی شغلی کارمی کردند به او کمک نمودند تا بفهمد که کارکردن برای او واقعا" امکان پذیراست . آنان کمک کردند که برای استخدام لی درشرکت آون  ( Aon ) ، که یکی از شرکتهای بیمه ای شیکاگو است ، مصاحبه ای ترتیب داده شود . حالا او به عنوان کارشناس بودجه ی آن شرکت مشغول به کاراست . RIC نرم افزارتشخیص صدا و تایپ راهم برای محیط کاراوفراهم کرد ، اما او ترجیح می دهد که با بندانگشتان خود کارهای تایپی راانجام دهد.


درحال حاضرلی با مادرخود زندگی می کند .مادرش درآشپزی ، پوشیدن و شستن لباسها به اوکمک می دهد ، اما لی دربیشترکارهای خود کاملا" مستقل است . او دردفتر کارش ، خودش ویلچرش را حرکت می دهد. او برای حفظ قوای بدنی و تقویت فعالیت های خود و رسیدگی به کارهای درمانی دوروزدرهفته به صورت سرپائی به RIC  مراجعه می کند و دربرنامه ویزیتهای هم سانان خود شرکت فعال دارد. طی این برنامه ، لی با سایربیماران مبتلابه ضایعه نخاعی نیزملاقات می کند تا آنان را تشویق وحمایت نموده و اطلاعات دست اول مربوط به واقعیات زندگی با آسیب نخاعی رابه آنان ارائه دهد.       
 
آینده برای اوچگونه خواهدبود؟ اودوست داردکه به دانشگاه برگردد و درس خودرادرمدارج بالای رشته حقوق ،یا تجارت ادامه دهد.چه کسی می داند؟ شایدهم دررشته هنر.بطورکلی لی هرچه که خواسته انجام داده وهرچه که دوست داشته باشد و ازآن لذت ببرد راقبول می کند. درپاسخ به این سئوال که آینده چگونه خواهدبود؟ اومی گوید:" باید بگویم که معمولا" نگرش من همیشه خیلی خوب بوده و موسسه توانبخشی شیکاگو یک جای بزرگ می باشد که همیشه به حل مشکلات من کمک کرده است.
 

 

****


 
منبع: مقاله "
داستان بیماری ضایعه نخاعی مایکل لی  " " - ترجمه : مهندس عباس کاشی - Michele Lee's Spinal Cord Injury Patient Story"
 (ohealth2007@yahoo.com) - انتشار : مركز ضايعات نخاعي جانبازان -خرداد ماه 1389 .
اقتباس ازسایت: http://www.ric.org
 

 

 

 

 

   

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

 

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved