پس از سالها رفت و
آمد ، تلاش و فعالیت طی سانحه رانندگی به خود آمده دیدم بعد از 23 سال
ایستادن اکنون باید نام معلول را یدک کشیده و با حسرت به پاهای عابران
بنگرم. شوک سختی بود غیر قابل باور ... آرزو میکردم همیشه همان ماههای اول
بود و انتظار بهبودی و دوباره ایستادن همراهم بود... کم کم به این حقیقت پی
بردم که دیگر قادر به راه رفتن نخواهم بود و به مرور با مشکلات دیگری که از
این ضایعه عارضم گشته بود آشنا شدم. رفتن تا سر خیابان هم آنقدر سخت بود و
دور از ذهن که همیشه هزار بهانه میتراشیدم برای نرفتن...
با گذشت زمان و کمک اطرافیان و از همه بالاتر یاد خدا و یاری آن یگانه یاور
بندگان با وضعیت جدید کنار آمدم و اکنون پس از گذشت 8 سال وقتی به اولین
مسافرتی که با جمعی از همنوعان خودم از طرف انجمن داشتم می اندیشیدم به این
نتیجه میرسم که استارت اولیه برای خروج از انزوا و تنهایی از آنجا زده شد و
به فواید جسمی و روحی که سفر برای یک فرد آسیب نخاعی به همراه دارد پی بردم.
سفر برای تجدید قوا و تقویت روحیه افراد حتی افراد سالم هم بسیار مفید است
و برای آنان نیز مشکلات و حد و مرزهایی به همراه دارد که نمیتوان منکر آنها
شد.
بجاست برای افراد آسیب نخاعی که همیشه برای فرار از محدودیتها و موانعی که
در اجتماع و خصوصا سفر خواهند داشت این مشکلات بسیار پر رنگتر خود را نشان
دهد و این دلیلی است برای گریختن از مسافرت .
اما سفر کردن با تمام مشکلاتی که به دلیل ناسازگاری با وضعیت جسمی و خاص
فرد نخاعی دارد اما بر روحیه و حتی جسم او تاثیرات مثبت دارد.
با تفکر در این جمله که « هر که در این درگه مقرب تر است جام بلا بیشترش
میدهند» معلولیت را از یاد برده و میل به فعالیت و سفرهای سیاحتی و زیارتی
را حتی با گذراندن سختی های فراوان بیشتر ساخته و نتیجه را شیرین تر و از
درجه معنویت بیشتری برخوردار می سازد. زیرا سنگی
که طاقت ضربه های سنگ تراش را نداشته باشد تندیسی زیبا نخواهد شد، پس این
صیقل دادنها و آزمایشات الهی برای بالا بردن درجه منزلت انسان می باشد .
حال آنکه یکجا نشستن دردی را درمان نمی کند و
باید با رفتن و تکاپو از راکد بودن و تکرر زندگی یکنواخت جلوگیری نموده و
به شادابی و موفقیت دست یابیم و این سفرهای جمعی که از طرف انجمن ها با
گروه افراد آسیب نخاعی و به طبع مددکارانی که برای کمک می آیند و می دانند
امثال من دلتنگ هستند و با مشکلات جسمی و روحی ما آشنا هستند به مراتب
دلچسب تر و هیجان آور تر از مسافرت هایی است که با خانواده خواهیم داشت .
زیرا در جمع خانواده احساس می کنیم گزینه انتخابی وجود ندارد و آنها باید
ما را همراهی و کمک کنند اما در جمع امثال خود می دانیم که این مسافرت و
مشکلاتش برای همه یکنواخت است و اگر مشکلی هست همه آن را لمس می
کنند و مددکاران با شناخت این وضعیت داوطلب این کمک
رسانی شده و با خدا معامله کرده اند.
البته من به عنوان یک فرد آسیب نخاعی در مسیرهای طولانی سفر هوایی را
پیشنهاد می دهم زیرا خستگی چندانی به دنبال
نخواهد داشت و در مسیرهای کوتاه اتوبوس های مناسب سازی شده که نیازی به
سوار و پیاده شدن از ویلچر ، یاور همیشگی مان، نمیباشد بهترین وسیله حمل و
نقل هستند.
در سفر شاید مسائلی از قبیل استحمام و اجابت مزاج برای فرد آسیب نخاعی مشکل
به نظر برسد اما با تکرار و تمرین این امر نیز قابل حل میباشد و با تنظیمی
که قبل از مسافرت انجام میشود مشکلی پیش نخواهد آمد و اگر مشکلی هم پیش
بیاید با همفکری و دلسوزی همراهان مرتفع خواهد شد و سفر خوب و خوشی را
بدنبال خواهد داشت.
****
منبع : مقاله "نقش
سفر در سلامت جسمی و روانی افراد نخاعی " - نویسنده : مریم
انصاری- عضو
انجمن حمایت از معلولین آسیب نخاعی اراک-انتشار سایت مرکز
ضایعات نخاعی جانبازان -شهریور 1390