داستان كوتاه

  موضوع تحقیق من : ضایعه نخاعی 

عباس كاشي

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 





گاهی اوقات درمسیررسیدن به کلاس با افراد ویلچری مواجه می شدم . وقتی دقت بیشتری می کردم می دیدم که خیلی ازآنها دربیرون ازمنزل ازنظرترددو استفاده ازوسائل نقلیه وورود وخروج ازساختمانها و بطور کلی ورود به جامعه با مشکلات جدی مواجه اند . با خودفکرکردم که ما چقدربا این افراد ومشکلات آنان آشنا هستیم ؟. خودم که واقعا" هیچگونه اطلاعات کلی ازاین موضوع نداشتم .ازقضا، آن روزدرکلاس درس علوم، معلم عنوان کرد که: " بچه ها موضوعی را به عنوان یک پروژه درنظرگرفته وروی آن کارکنید" . البته قرارشد هرکسی موضوع کاری خودرابه صورت سخنرانی هم ارائه دهد. ناگهان به یاد افرادنخاعی افتادم واحساس کردم بهترین فرصت پیش آمده تا هم خودم درمورد آسیب های نخاعی اطلاعات بدست آورم وهم دوستانم را با این مسئله آشناکنم .

موقع برگشت ازمدرسه با دوستانم که صحبت می کردم ، فهمیدم که آنها نیزاطلاعات چندانی دراین مورد ندارند . پیش خودفکرکردم پس اگرما با این افرادمواجه شویم وشناختی ازضایعات این افراد نداشته باشیم ، چگونه می توانیم به آنان که به هرحال جزئی ازاین جامعه هستند ، کمک کنیم و محیطی راایجاد کنیم که آنها نیزبتوانند با کمترین دغدغه در کنار ما زندگی نمایند.

تصمیم گرفتم کارم راهرچه زودترشروع کنم . بادوستانم خداحافظی کرده ، باعجله به کتابخانه محل رفتم و به دنبال کتب مرتبط با موضوع موردنظرم گشتم .متاسفانه جزچندکتاب محدودچیزی نیافتم . اما فکرکردم همین ها هم برای شروع کاربدنیست . همین طورکه به سمت خانه می رفتم یکی ازآنها راورق زدم .خیلی دوست داشتم که اول ازماهیت وساختارنخاع سردربیاورم .
 

ساختمان نخاع وستون مهره ها


ازنظرساختمان ونقش آن فهمیدم که :


نخاع مثل یک لوله بلند توپراست که درافرادبالغ بین 38 تا 45 سانتی متر طول دارد و شامل قسمتهای مختلفی ازجمله پرده های سخت شامه، عنکبوتيه، نرم شامه، مايع مغزی نخاعی و سلولهای عصبی است. وقتی به آن برش عرضی بدهیم ، دوقسمت مجزا درآن مشاهده می کنیم . قسمت داخلی آن راماده ای خاکستری وقسمت خارجی آن را ماده سفیدی تشکیل می دهد. درواقع نخاع پرازسلول های عصبی است و اين سلولها رابط بين مغز و اعصاب حسی و حرکتی هستند که از ستون فقرات منشعب می شوند. با خودم فکرکردم که پس این عضوبااین پیچیدگی که دارد چه نقش حساسی می تواندداشته باشد ! وبه همین خاطرهم هست که بایدبه خوبی محافظت شود وبه همین دلیل هم درون ستون مهره ها قراردارد.


مهره ها کارحفاظت ازنخاع را به عهده دارند وبانظم خاصی روی یکدیگرقرارگرفته اند وکانالی راایجادکرده اند که نخاع درون آن قرارگرفته است . مهره ها به وسيله رباط هايی به هم وصل شده اند که وجود همين رباط ها باعث ايستايی وانعطاف پذیری ستون فقرات ما می شود.

بطورکلی ما 30 تا مهره داريم که برحسب ناحیه استقرارآنها شامل: 7 مهره گردنی، 12 مهره پشتی، 5 مهره کمری، 5 مهره خارجی و يک مهره دنبالچه ( که خود متشکل از4 مهره به هم چسبیده است. دریکی دیگرازکتابها دیدم که جمع مهره ها را 33 عدد عنوان کرده بود،و درواقع مهره دنبالچه 4 مهره حساب شده بود ) هستند.


درداخل حفره ميانی ستون مهره ها مایعی بنام مايع نخاعی یا ال .پی وجود دارد و يکی از مهمترين خواص آن، ضربه گيری برای سلسله اعصاب ارزشمندی است که در نخاع قرار دارند.


برای تشخیص برخی بیماریها ازجمله مننژیت ازآزمایشی استفاده می شود که طی آن مايع نخاعی از حد فاصل مهره های تحتانی کمری بيرون کشيده شده وتحت آزمایش قرارمی گیرد. ازآنجاکه در اين محل نخاع وجود ندارد، هیچ آسیبی نخاع را تهدید نمی کند  و چون در هر دقيقه حدود 5 ميلی متر مايع نخاعی در بدن ما توليد می شود، پس کشیدن آب نخاع مشکلی را ایجادنمی کند.


بدن انسان 31 جفت عصب نخاعی دارد که هر کدام از اين اعصاب پس از خروج از نخاع منشعب می شوندو عملکرد قسمت های مختلف بدن را کنترل می کنند. اين اعصاب نیزبسته به محل و نقشی که دارند، عبارتند از :


8 عصب گردنی : کنترل کننده گردن ، بازو و دستها
12 عصب پشتی :کنترل کننده تنه و عضلات بالايی شکم
5 عصب کمری : کنترل کننده عضلات پايين شکم و اندامهای تحتانی.
5 عصب خاجی : کنترل کننده قسمتهای پايينی اندام تحتانی و عملکرد روده و مثانه .
و يک عصب دنبالچه .


وقتی با ساختمان ستون مهره ها ونخاع آشنا شدم . به نظرم رسید که با توجه به تمرکزسلول های عصبی و انشعابات آنها این عضومهم بدن درواقع با تمام بدن مرتبط است و همچون پلی بین اندام ها ومغز عمل می کند.دراین افکاربودم که خودرادرجلوی منزل دیدم .


انعکاس نخاعی


به خانه که رسیدم مادرم داشت آشپزی می کرد . اوعلت دیرآمدن من را جویا شد. وقتی که کتابها رادردستم دید ،پیش ازتوضیح من گفت :
- " فهمیدم ، کتابخانه بودی ! . خوب ، پسرعزیزم ، زوددستاتو وبشوروبیا .غذاحاضراست ".


بعدازشستن دستهایم آنقدرگرسنه بودم که ناخودآگاه به آشپزخانه رفتم تاببینم غذاچی داریم .اومدم درقابلمه رابردارم که ناگهان حس کردم دستم می خواهدبسوزد. بی اراده آن راول کردم واون افتاد .خوشبختانه این کارباعث شدکه دستم نسوزد .


بلافاصله به فکرساختمان نخاع وارتباط آن با مغزافتادم . واینکه چرادستم راعقب کشیدم ؟ دراین فکربودم که سریع رفتم سراغ کتابی که می خواندم .عنوانی به نام انعکاس نخاعی توجه مراجلب کرد. بامطالعه این قسمت فهمیدم : واقعيت اين است که در مواقع بروز خطرات ناگهانی مثل برخوردبدن با یک جسم داغ و ازاین قبیل موارد ، قبل از اينکه فرصت فکر کردن داشته باشيم، اتفاقی به نام "انعکاس نخاعی" در بدن رخ می دهد که سرعت عمل آن خیلی بيشتر از واکنشهای ارادی بدن ماست وبه همین دلیل دستمان رابه سمت عقب می کشیم .


درواقع در روند يک انعکاس نخاعی، موج عصبی که در اثر تحريک يک تار عصبی حسی به وجود آمده به نخاع می آيد و به يک عصب حرکتی منتقل می شود و بلافاصله به اندام درگير می رسد و مثلا" در مثال فوق باعث عقب کشيدن فوری دست ما می شود.


ناگهان متوجه صدای مادرم شدم که گفت : نمی خوای ناهارت رابخوری ! مگه گرسنه نبودی ! . گفتم دستت دردنکنه مادرجان . همینجورکه غذا خوردن راشروع کردم . مادرم را درجریان کارهای مدرسه قراردادم و اوراازموضوع تحقیقم آگاه کردم . اوهم خیلی خوشش اومد وگفت :" چه موضوع خوبی راانتخاب کرده ای . من هم فکرمی کنم خیلی ها با مشکلات افرادنخاعی آشنا نباشند. اتفاقا" پسریکی ازدوستانم دریک سانحه رانندگی دچارآسیب نخاعی شده و بنده خدا روی ویلچرمی نشیند و مادرش هم ازسختی های زندگی اوهمیشه بامن دردل می کنه ".

غذایم که تمام شد . ازمادرم تشکرکردم ودرجمع کردن سفره غذ ابه اوکمک نمودم . درحال استراحت بودم که همچنان موضوع تحقیقم فکرمرابه خودمشغول کرده بود.


عوارض آسيب های نخاعی


وقتی با ساختمان نخاع آشنا شدم ، تا حدی می توانستم حدس بزنم که اگرچنین عضو مهمی آسیب ببیند، چه اتفاقاتی ممکن است رخ بدهد . ازدست دادن حس وحرکت اولین چیزی بود که به ذهنم می رسید . اما با توجه به ساختارپیچیده آن ، قطعا" مشکلات کسی که دچارآسیب نخاعی شده خیلی فراترازآن بودکه به ذهنم می رسید.

امانتوانستم صبرکنم. کتابی را که می خواندم برداشته ودرحالی که درازکشیده بودم به ورق زدن آن پرداختم . عنوان" عوارض آسیب های نخاعی " چیزی بودکه ورق زدن مرا متوقف کرد و باعث شد توضیحات آن را مطالعه کنم .

مرور مشکلات پزشکی حاصل ازآسیب نخاعی مانند ازدست دادن کنترل ادرار و اجابت مزاج ، انواع عفونتها ازجمله عفونت ریه ،به خصوص عفونتهای ادراری ، ازدست دادن قدرت حس وحرکت ، عدم تشخیص گرما و سرما ، زخم های فشاری ، اسپاسم (انقباضات عضلاني) و خشکی مفاصل و به هم خوردن وضعیت اسکلت بدن ،درد، مشکلات گوارشی(یبوست ) و غیره ...... شدیدا" مرا تحت تاثیرقرارداد. بلافاصله به فکرسلامتی خودم افتادم که ازچه نعمتی برخوردارهستم واینکه چقدربایدخداراشاکرباشم . درادامه خواندم که عوارض ناشی از آسیب ها ی نخاعی بستگی زیادی به "نوع و سطح آسیب" دارد.که ممکن است مبتلایان همه یا تنها بخشی از توانائی حسی و حرکتی خودراازدست دهند.


آسيب نخاعی کامل و ناقص :


نخاع ممکن است دربرخی افراد بطورکامل قطع شده باشد ویا امکان دارد تنها قسمتی ازآن دچارضایعه شده باشد . پیش خودم چنین تصورکردم که اگر نخاع را مانند يک کابل تلفن تشبيه کنم. آسيب کامل به معنی قطع کليه خطوط ارتباطی و آسيب ناقص به معنی صدمه ديدن بخشی از اين کابل است.


برهمین اساس به طورکلی بيماران مبتلا به آسيب نخاعی را به دو دسته تقسيم بندی کرده اند: پاراپلژی و تتراپلژی.
پاراپلژی ها ، کسانی هستند که آسيب نخاعی آنها در سطوح سينه، کمر، يا خاجی است. اين بيماران حس و حرکت رادر تنه و اندام های تحتانی خود از دست می دهند.اما بيماران تتراپلژی افرادی هستند که از ناحيه گردن صدمه ديده و کنترل حس و حرکت اندام های فوقانی ، تنه و اندام تحتانی خود را از دست داده اند.


بنابراین هرکدام ازاین دوگروه مشکلات خاص خودرادارند.


مشکلات افرادمبتلابه آسیب های نخاعی بسیارمتفاوت هستند، حتی عوارض آن نیز ممکن است دردونفرکه دارای ضایعه یکسان هستند،فرق نماید.


درمان


درمراحل اولیه آسیب نخاعی ( به خصوص درمواردی که ضایعه نخاعی ناقص است) ، برای پزشکان مشکل است که بتوانند درمورد وضعیت وشدت ضایعه وشانس بهبودی وبازتوانی فردتوضیحات دقیقی ارائه دهند، به همین دلیل بایستی اقدامات اولیه انجام ووضعیت بیماردرآینده مشخص شود.


اعصاب موجوددرنخاع بسیارظریف وآسیب پذیرهستند، ووقتی دچارضایعه می شوند، قادربه ترمیم مجددخودنیستند.
معمولا" ضایعات کامل نخاع دارای وخامت بیشتری هستند وهرچه زمان بیشتری ازوقوع آن گذشته باشد، شانس بهبودی آن کمترخواهدبود. افرادی که دارای صدمات ناقص هستند، نسبت به افرادباضایعه کامل ازشانس بهبودی بیشتری برخوردارهستند.


متاسفانه درحال حاضرهیچ درمان قطعی برای ضایعات نخاعی وجودندارد،ولی بسیاری ازمحققین ودانشمندان در سراسردنیا درموردراههای ترمیم اعصاب وبهبودی آنها درحال تحقیق هستند.


بنابراین با توجه به اینکه درمان آسیب های نخاعی فعلا" امکان پذیرنیست، موضوع پیشگیری ازآن بایدتوجه خاصی داشت.


پس ازارائه کلیات تحقیقم ، معلم روبه بچه ها گقت:" بچه ها به نظرمن این موضوع،موضوع خیلی جالبی بود. شما که دراین سن وسال هستید، بایدازهمین حالا با مسائل ومشکلات افرادنخاعی آشنا باشید . من فکرمی کنم که متاسفانه عموم جامعه ما نسبت به قضیه آسیب های نخاعی نیازمند اطلاعات بیشتروفرهنگ سازی است. وقتی ما با وضعیت این افرادآشنا شویم ، بهتر می توانیم موقعیت آنان رادر جامعه درک کرده وبه آنها کمک کنیم تا آنان نیزهمانندسایر افرادجامعه زندگی عادی داشته باشند. حالا که کلیات قضیه برایتان مشخص شد   وفهمیدیدکه ضایعه نخاعی چه پیامدهائی می تواندداشته باشد،بهتراست به این فکرباشیدکه درموردروش های پیشگیری ازآن نیزدقت کرده ودرزندگی خودبکارببندید".




****


منبع : داستان كوتاه "  
موضوع تحقیق من : ضایعه نخاعی  "  -نويسنده : مهندس  عباس كاشي -انتشار:مركز  ضايعات نخاعي - مرداد 1389

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی