عید و مشکلات من

نوشته : افسانه موسوی

تصویر: فیروزه مظفری

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

 


عید نوروز برای همه جذابیت خودشو داره ! همه چی با خونه تکونی شروع می شه ! گرد وغبارهای یک ساله از همه جا پاک می شه ! شلوغی های روزهای آخر سال تو خیابانوها وکوچه و بازار ! خرید وسایل و لباسهای نو! سفره هفت سین : سبزه و سیب ، سیر وسرکه ، سماق و سمنو و سکه و ماهی های گلی توی تنگ . میوه های رنگارنگ ! همه جا رنگ و بوی نو می گیره ! و خلاصه زندگی عوض می شه ! این چیزها برای همه ی مردم از سالم گرفته تا افرادی مثل من که نخاعی هستند ، حال و هوای خاصی داره ! .


اما از همه بهتر اینه که دیدارها تازه می شه . میهمان ها میان و می رن ! و ... بساط خورد وخوراک ها : شیرینی و شکلات و آجیل و تنقلات پا برجاست . علاوه بر این ها ، خیلی ها هم برای شام و نهار منزل همدیگه می مونند . درسته ! خیلی خوش می گذره . اما این جور چیزها به خصوص برای افراد نخاعی ، نتیجه اش معلومه چیه ! اگه حواسم نباشه ، ناخود آگاه من از برنامه های عادی خودم خارج می شم . برنامه های ورزشی ام تغییر می کنه ! رعایت رژیم غذایی ام سخت می شه ! ساعات خواب واستراحتم عوض می شه ! حتی برنامه های دفع ادرار ( سونداژ) و اجابت مزاجم ممکنه جابجا بشه ! و خیلی چیزهای دیگه ...


اما امسال من تجربه سال قبل را داشتم !!! . دیگه حواسم بود . چقدر سخت تونستم ، اضافه وزنی که در نتیجه ی بی توجهی های پارسال نصیبم شده بود ، کم کنم . پارسال به خاطر سهل انگاریهایم چه عوارضی که نگرفتم : سنگین شدم . جابجا شدنم سخت تر شد . زخم بستر گرفتم ، چون نمی تونستم خودمو راحت جابجا کنم .

 فشار خونم بالا رفت . قند خونم بالا رفت و چون همه به من شیرینی تعارف می کردند و من هم به احترام آنها بر می داشتم . خلاصه زمینه دیابت برایم فراهم شد . بعد از تعطیلات عید همه چیز من به هم ریخته بود .


امسال دیگه حواسمو خیلی جمع کرده بودم ، برای برنامه های خودم بیشتر از همه چیز اهمیت دادم . برای همین هم امسال عید به خیر و سلامتی گذشت .
 


****

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان
 يكم مهرماه هزار سيصد و هشتاد و چهار

Copyright ©2005 Isaarsci.ir

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Free Counter
Show Site Stats