خیلی دوست دارم برم بیرون ، اما خیلی سخته !

نوشته : افسانه موسوی

تصویر گر: امیرمالک صالحی

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

 

 

 

من که در اثر تصادف دچار آسیب نخاعی شده ام و از ویلچر استفاده می کنم خیلی دوست دارم برم بیرون ، اما باور کنید که خیلی سخته ! ... می دونید چرا ؟ چونکه :


- خیلی وقت ها در مکان های عمومی مثل پارک ها ، پیاده روها ، بازار و سینما و خلاصه خیلی جاها .... که از جلوی مردم رد می شم ، احساس خوبی ندارم .

بعضی از آنها نگاه های معنی داری به من می اندازند . حس می کنم ما نخاعی ها و ویلچری ها را به چشم یک مزاحم می بینند . حتی بعضی ها که با ما روبرومی شوند ، سعی می کنند به دلایل مختلف از ما فاصله بگیرند .

- اگه بخوام جایی برم ، قبل از هر چیز باید با اونجا تماس بگیرم و اولین سئوالی که بپرسم اینه که : آیا پله داره ؟ آیا رمپ داره ؟ آیا می تونم از آسانسورش استفاده کنم ؟ آیا عرض درهای آونجا به اندازه ای است که ویلچرم به راحتی عبور کنه ؟ آیا ......؟ . بماند که روم نمی شه در مورد سرویس های بهداشتی حرفی بزنم .


- اگه بخوام به هر دلیلی به پزشک مراجعه کنم ، یا دندانپزشکی برم ، حتی آزمایشگاه ها و از این جور جاها ، اکثراونا طبقات بالا هستن . بیشتر فیزیوتراپی ها و رادیولوژی ها هم که طبقات پائین هستن .


- اگه کنار خیابون باشم و بخوام یه تاکسی بگیرم ، خیلی باید منتظر بمونم . خودروهای زیادی از جلوم رد می شن و به خاطر اینکه باید ویلچرمون رو توی صندوق عقب بذارن ، یا اصلا" ما رو سوار نمی کنن یا اینکه اگه هم بخوان سوار کنن کرایه ی خیلی بیشتری رو طلب می کنن ! اگه هم ایرادی بگیرم ، با برخوردهای ناراحت کننده ای مواجه می شم . سوار شدن به اتوبوس و وسایط نقلیه ی عمومی هم که اصلا" برای من و امثال من غیر ممکنه و جزو آرزوهای ما شده .


- وقتی با تلاش فراوان با رتبه خیلی خوبی در دانشگاه قبول شدم ، در همان ترم اول بخاطر مشکلات مناسب سازی واینکه خیلی از استادها راضی به عوض کردن کلاس خود نبودند ، با مشکلات زیادی روبرو شدم . حتی مجبور شدم یک ترم مرخصی بگیرم .


- در بیشتر جاها ، ناهمواری سطح معابر و مناسب نبودن آنها برای حرکت ویلچر ، کم عرض بودن آنها ، وجود اختلاف سطح وچاله وچوله ها ی فراوان ، نامناسب بودن پل ها ، هم از نظر سطح پل و هم طرز نصب آنها ، استاندارد نبودن رمپ ها ی ساخته شده و ...... برای حرکت من مشکلات زیادی ایجاد می کنه . یا اینکه حرکت من را غیر ممکن می کنن . اینها از معدود مشکلاتی هستند که شهرداری ها باید به داد امثال ما برسند . انشاء اله


- وقتی قوانین مربوط به " حمایت از معلولین " رو می خونم ، خیلی خوشحال می شم . به خصوص بندهای مربوط به مناسب سازی ساختمانها و اماکن عمومی و وسائط نقلیه بسیار زیباست . اما حداقل توی این سه چهار سال گذشته که از تصویب این قانون می گذره ، چیزی که برای من ملموس ومحسوس باشه ، ندیده ام . حتی به خیلی از ساختمانهای نوساز هم که گذرم افتاده ، می بینم که خیلی از قوانین رعایت نشده است .
- مشکل تردد و پارک خودروهای جانبازان و معلولین نخاعی همچنان از مشکلات مهم جابجائی اونا ست . به همین خاطر فعلا" حتی فکر خرید خودرو روهم نمی کنم . در زمینه ی فرهنگ سازی ، نصب علائم مخصوص ( مثل تابلوی محل ویژه ی پار ک افراد ویلچری ) ، حمایت پلیس در حد شایسته و از این قبیل چیزها هنوز کارهای خیلی زیادی لازم است .


- ووووووو..........


داشتم یکی از سایتها را می دیدم . آمار سالانه ی ضایعات نخاعی رو که دیدم . حالم خیلی گرفته شد . چون می دونم که اونها هم خیلی دلشون می خواد برن بیرون ، اما خیلی براشون سخته !!!!.....
 

****

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان
 يكم مهرماه هزار سيصد و هشتاد و چهار

Copyright ©2005 Isaarsci.ir

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Free Counter
Show Site Stats