بیماری یا حادثه در یک آن فردی با توان بالا، پویا و فعال
را به شخصی ضعیف، با توانایی محدود و بيتحرک تبدیل می
کند. وقتی سانحه هر چند هم غیرمنتظره یا تلخ و تاسفباری
رخ داد، به نظر نميرسد یافتن دلیل یا دلایل و یا مقصر و
مقصرین حادثه از ابعاد منفی آن بهکاهد یا تغییری در شرایط
ایجاد کند. قبول ندارید گاهی اتفاقات بدی که در زندگی رخ
ميدهد شما را مستقیم در مسیری قرار ميدهد که منتهی به
بهترین چیزهایی ميشود که ميتوانست برایتان پیش آید؟
همه کسانی که بطور ناگهانی معلول شدهاند با احساس عجز و
درماندگی پس از حادثه و اصرار بر انکار معلولیت حاصل از آن
خوب آشنایند. پذیرش این واقعیت که سلامت جسمانی و پویایی و
تحرک گذشته در یک آن جای خود را به درماندگی، سکون و
بيتحرکی کنونی داده آسان نیست. تلختر و گزندهتر آگاهی
از این واقعیت است که معلولیت و محدودیت در حرکت، مهمان
ناخواسته ماندگار و همیشگی بدن او خواهد بود.
فاصله زمانی میان معلول شدن و پذیرش معلولیت هر قدر
کوتاهتر باشد به سود معلول و خانواده اوست. پذیرش شرایط
جدید جسمانی و اطلاع دقیق از تغییرات بوجود آمده بر اندام
و دستگاههای بدن و کاهش هر چه بیشتر عواقب منفی روحی
روانی این مسئله در اولویت بوده و از مهمترین وظایف فردی
است که در اثر سانحهای به معلولیت دچار شده است.
آیا باید از دشواريهای زندگی پس از معلولین وحشت نمود؟
آیا باید معلولیت را پایان زندگی پر ثمر و مفید دانست؟
آیا ميتوان با وجود معلولیت و تلاش مستمر و خستگی
ناپذیر خود را سزاوار بهترینها بدانیم؟
آیا خود معلول میتواند خود را توانمند سازد یا به
توانبخشی خود کمک نماید؟
اصلاً مهم نیست که با چه نوع محدودیتهایی روبرو هستیم و
یا چه سدهایی را پیشرو داریم؛ اگر بخواهیم بر روی
محدودیتها و موانع برچسب شکست بزنیم، با این کار- خود-
ارزش ذاتی و وجودیمان را از بین می بریم و توانایی تغییر
شرایط را از دست خواهیم داد.
با
خودباوری از نظر ذهنی و روانی احساس راحتی کرده و خود را
آنگونه که هستیم میپذیریم و باور میکنیم. از
استعدادهایمان بیشترین بهره را میبریم و نسبت به عیوب
جسمانی و ناتوانیهای خودمان دیدگاهی واقعبینانه پیدا
خواهیم کرد. باید پذیرفت دیگر دوره غیرممکن و محال به سر
آمده یعنی معلولین اگر بهخواهند بهویژه با پیشرفت
روزافزون تکنولوژی حتما موفق و توانمندتر از گذشته خواهند
بود.
در ضربالمثلی چنین آمده «اگر خانههایتان آتش گرفت خودتان
را با آن گرم کنید»، پس معلولیت را پایان زندگی ندانید
بلکه تلاش نمائید با کشف استعدادهای شگرفی که خدای بزرگ در
ذات شما بهودیعه گذاشته خود را اسیر معلولیت و
محدودیتهای ناشی از آن نسازید.
آیا
باور ندارید که چیزهای خوب بهسراغ کسانی ميروند که باور
دارند، چیزهای بهتر بهسراغ کسانی ميروند که صبر ميکنند،
و بهترین چیزها تنها بهسراغ کسانی ميروند که تلاش
ميکنند و هرگز تسلیم نميشوند.
خیلی چیزها عوض شدنی نیست . پس چارهای جز این ندارید که
برای سازگاری و انطباق هر چه بیشتر با شرایط جدید جسمانی،
شیوه نگرش خود به زندگی و هستی را تغییر دهید. به خود برای
سازگاري زمان دهيد؛ به پایان رساندن این زمان آسان نیست
اگر به بهبودی حال شما کمک می کند حتی سوگواری کنید و در
برابر اين تغييرات هيجاني صبور باشيد، مطمئن باشید به مرور
به قابلیت های وجودی خود پی خواهید برد.
پس از پذیرش معلولیت ناخواسته خود، به هدف شناخت و کشف
نیروهای شگرف و استعدادهای ناشناخته لازم است:
دقیق
ببیند، درست بیندیشد، به دور از احساس قضاوت کنید و با
نگرشی مثبت وضعیت جسمانی خود را تجزیه و تحلیل نماید. با
جدیت هدف و برنامه خود در زندگی را دنبال کنید، بگذارید
دشواريها و سختيهای زندگی جدید- اگر هم فرسایشگر جسم
شمایند- در عوض روح و روان شما را جلا و صیقل دهند.
|